
شاید فکر کنید که هنر نقاشی را باید فقط در گالریها دید، اما در واقعیت اینطور نیست. مجموعه عظیم از هنرهای خیابانی خلاق به شما نشان میدهد که شهر احتمالاً بهترین بوم برای نقاشی است. ممکن است این هنر را با نامهای گرافیتی و یا دیوارنگاری نیز بشناسید. هر دیوار، حصار یا ستون میتواند به یک اثر هنری تبدیل شود. لبخند به لب میآورد و ابروها را بالا میبرد. نقاشی خیابانی گاهی از بهترین نقاشیهایی که در یک گالری هنری نصب شدهاند به مردم و فرهنگ عمومی جامعه نزدیکتر است.
با این حال یک هنر خیابانی بد نیز میتواند یک ساختمان بسیار زیبا را در مرکز شهر خراب کند و باعث شود همه محلات به صورت فرسوده و ناخوشایند به نظر برسند. به همین دلیل همیشه بحث خواهد بود که آیا نقاشی خیابانی یک هنر است یا خرابکاری. به همین دلیل نیز در در کشورهای زیادی نقاشی خیابانی را جرم میدانند. البته این مسئله دلایل سیاسی و اجتماعی نیز دارد.
نقاشی دیواری را میتوان اولین زایش راستین هنری انسان در سپیدهدم تاریخ هنر دانست بهطوری که تاکنون تداوم و تاثیر خود را در بطن زندگی جوامع بشری حفظ کرده است. کتیبه های دوران باستان به عنوان مثال یونان باستان، امپراتوریهای روم، چین و ایران نمونه هایی از هنر گرافیتی به شمار میروند.
واژه گرافیتی یا دیوارنگاری که از واژه «گرافیو» در زبان ایتالیایی مشتق شده درواقع به تصویر کشیدن نقشها، اشکال، حرفها، نشانهها، نمادها، الگوها و کلمهها روی دیوارهای عمومی شهر گفته میشود که دربردارنده پیامهای سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی صاحب اثر است.
این هنر بهعنوان یکی از اشکال هنری انسان در طول تاریخ همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده و تاثیر آن بر زندگی انسان چنان پایدار و ماندنی است که میتوان گفت کمتر رشته هنریای چنین تاثیری را داشته است.
این هنر از دهه ۱۹۶۰ در نیویورک و به شکل اعتراضی مورد توجه قرار گرفت و در ادامه نیز هنرمندان زیادی را سمت خود کشاند. بنکسی، هنرمند گرافیتی اهل انگلیس که از سردمداران آن بهشمار میرود هیچوقت هویت واقعی خود را نشان نداده است و شاید بتوان گفت یکی از لازمههای این هنر اعتراضی، پنهانی کار کردن و مخفی ماندن هویت واقعی هنرمند است.
هنرمندان بسته به موضوع و نوع کار با هر شیوهای از سبکهای هنری از قبیل رئال، سوررئال، هایپر رئال، مدرن، آبستره و… به سراغ نقاشی کردن از موضوعات مد نظر خود میروند اما نکتهای که باید گفت اینکه تنها درصد اندکی از دیوارنگاران غیررسمی میتوانند مفهوم اعتراضی خود را در یک نقاشی قابل پذیرش و مفهومی ارائه کنند.
تاریخچه هنر گرافیتی
گرافیتی (دیوارنگاری) در نیمه ی دوم قرن بیستم در آمریکا ظهور پیدا کرد و عبارت است از نوشته ها و نقاشی هایی که بر روی دیوارها یا هر مکان عمومی دیگری کشیده می شوند. این نقاشی ها توسط اسپری های رنگ مخصوص، قلم موها یا ماژیک های رنگی غیر قابل پاک شدن بر روی دیوار کشیده می شوند.
این هنر برای نخستین بار در فیلادلفیای آمریکا، در اواخر دهه ی ۶۰ میلادی و توسط دیوار نویسانی چون کورنبرد (Cornbread) و کول ارل (Cool Earl) آغاز شد. این هنرمندان که آثارشان به سرعت در سایر شهرها گسترش یافت، نام و نام های مستعار را بر روی ساختمان ها، باجه های تلفن، تونل های مترو، صندوق های پست، واگن های قطار و اتوبوس ها به شکل خاصی طراحی می کردند.
واژه گرافیتی از واژه ایتالیایی «گرافیو» به معنای «خط خطی» یا «خراش» گرفته شده است. گرافیتی در طول قرن بیستم در آمریکا و اروپا، میان گروه های تبهکار رواج فراوانی داشت؛ به صورتی که آن ها برای تعیین قلمروی خود، ادای احترام به اعضای گروه خود که کشته شده بودند و انجام عملیاتی خاص و یا به عنوان رجز خوانی برای گروه رقیب از آن استفاده می کردند. در همان سال ها ، تگ ها (Tag) به وجود آمدند. “Tag” عبارت بود از نوعی امضا که در زیر آثار گرافیتی کشیده می شد و نام دسته ی خلافکار در «تگ» مشخص می شد. زمانی که فردی در گروهی کشته می شد، روی تگ های آن ها خط کشیده می شد و اگر یک دسته روی تگ های گروه دیگر چیزی می نوشت به معنای از دست دادن قلمرو یک گروه و یا اظهار خشم یک گروه نسبت به گروه دیگر بود. گاهی نیز از یک نماد واحد یا سمبل های خاص به صورت تکراری استفاده می شد که هدف از آن، علامت زدن قلمرویی خاص بود. برای مثال یک فضای خاص مثل دیوار یک ساختمان نزدیک به حد و مرزهای یک گروه علامت زده می شد، این عمل برای این بود که سایر دسته های تبهکار ار حضور این گروه در این منطقه خبردار شوند. در این زمان مرکز هنر گرافیتی، شهر New York بود و گرافیتی کاران مشهوری چون Taki 183 و Tracy 168 در این شهر زندگی می کردند و دلیل قرار گرفتن اعداد پس از نام های آن ها این بود که در آن دوره مد بود که گرافیتی کاران، شماره ی خیابان خود را به آخر اسم خود اضافه کنند. در بین گرافیتی کاران مشهور آن زمان نام عده ای از زنان نیز به چشم می خورد که از مشهورترین آن ها می توان به Eva 62 و Barbara 62 اشاره نمود.
هنر گرافیتی معمولا به دلیل این که بدون رضایت صاحب ساختمان، روی سطوح انجام می شود جنبه ی وندالیسم (تخریب اموال عمومی) و اوباشگری دارد و دولت ها آن را جرم تلقی می کنند. این هنر، درواقع یک هنر اعتراضی است و به همین دلیل بسیاری از هنرمندان گرافیتی، هویت واقعی خود را پنهان می کنند.
هنرمندان گرافیتی، ابتدا آثار خود را که در اعتراض به سیاست های حاکم بر جامعه، نژادپرستی، اختلاف طبقاتی و… بود بر دیوارهای شهر می کشیدند اما پس از مدتی آثارشان را به دیوار ایستگاه های قطار و مترو نیز منتقل کردند زیرا می خواستند کارهایشان بیش تر مورد توجه مردم قرار گیرد.
در سال ۱۹۸۴، یک جریان ضد گرافیتی در فیلادلفیا به راه افتاد و شروع به مبارزه با وندالیسم (تخریب اموال عمومی) نمود. این جریان، تصمیم گرفت تا با پرداخت پول به نقاشان گرافیتی، به آن ها پروژه های سفارشی دولتی بدهد تا آن ها را روی دیوار اجرا کنند. این دیوارها توسط دولت محافظت می شد و هر گونه خسارت به آن ها پیگرد قانونی داشت.
گرافیتی به اشکال مختلفی روی دیوار اجرا می شود که عبارتند از: امضا زنی (Tag)، ترو آپ (Throw Up)، اثر (Piece)، پنل (Panel)، گرافیتی نمایشی (نقاشی دیواری)، شابلون (Stencil)، پوستر چسبانی، برچسب (Sticker) چسبانی.
به گفته “هاوارد بکر” (جامعه شناس): هنر گرافیتی نیز همانند سایر هنرها در یک جهان هنری تولید شده است؛ که این جهان هنری شامل تولیدکنندگان لوازم گرافیتی (اسپری ها، پمپ ها، قلم موها و ماژیک ها)، هنرمند و اثر هنری او (شامل دیوار و نقاشی) است.
یکی از تفاوت های مهمی که نقاشی گرافیتی با سایر سبک های نقاشی دارد این است که در نقاشی، بوم نقاشی یا صفحه ای که نقاشی بر روی آن کشیده می شود، نقشی در معنادهی به آن اثر ندارد اما در گرافیتی «دیوار» نقش بسیار مهمی در معنا بخشیدن به اثر دارد؛ مثلا هنرمند با توجه به شکل دیوار، اندازه ی آن، نو یا کهنه بودن، تخریب یا پوسته پوسته بودن دیوار و این که دیوار در چه مکانی قرار دارد، «شخصیت دیوار» را مشخص می کند. به عبارت دیگر نمی توان هر اثر گرافیتی را روی هر دیواری اجرا کرد. هنرمندان بزرگ گرافیتی ابتدا کاملا دیوار و ویژگی های آن را بررسی می کنند و سپس به این می اندیشند که آیا این دیوار برای پیاده سازی ایده ی آن ها مناسب است یا خیر و سعی می کنند دیواری را انتخاب کنند که ویژگی های آن در راستای معنا آفرینی هرچه بیش تر به اثرشان باشد. برای مثال “بنکسی” گرافر بسیار مشهور انگلیسی تلاش می کند تا برای انتقال احساس و پیام خود، به بهترین وجه از دیوارها و سطوح استفاده کند و دیوار حائل در آثار بنکسی خود حاوی معنایی سیاسی است.
از گرافیتی می توان به عنوان یک هنر زیرزمینی نیز یاد کرد زیرا این نقاشی ها بخشی از فرهنگ موسیقی هیپ هاپ بوده و در اکثر کلیپ های موسیقی رپ در آمریکا و سایر نقاط جهان به عنوان پس زمینه از آنها استفاده می شود. جوانان و نوجوانان طرفدار موسیقی رپ گاهی برای رجز خوانی برای گروه مقابل، بزرگداشت برخی از چهره های برجسته ی موسیقی رپ و یا بیان اعتراضات خود به جامعه، از گرافیتی استفاده می کنند. همان طور که می دانیم موسیقی رپ و هیپ هاپ اعتراضی بوده و طبیعی است که نقاشی گرافیتی (که نقاشی اعتراضی محسوب می شود) به سبک مورد علاقه جوانان طرفدار رپ مبدل گردد.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.